ادله اثبات دعوا مجموعه مدارک و استناداتی است که جهت اثبات دعوا در محاکم قضایی مورد استفاده قرار میگیرد. چنانچه فردی ادعایی را در مقام خواهان یا خوانده مطرح کند، باید دلایل محکمه پسندی برای ادعای خود ارائه دهد. قانون در روابط روزمره افراد، اصل را بر درستی عملکرد گذاشته است. بنابراین اگر فردی ادعا داشته باشد که دیگری، خلاف قانون عمل کرده است باید آن را بهاثبات برساند. ثابت کردن دعوا در محاکم قضایی تنها با دلایلی که در قانون مشخص شده امکانپذیر است. براین اساس افرادیکه با طرح دعوایی به دادگاهها مراجعه میکنند باید آگاه باشند که قرار است چگونه ادعای خود را نزد قاضی بهاثبات برسانند. طرح دعوا با اثبات ادله همراه است. قاضی براساس ادله ارائه شده از طرف خواهان یا خوانده، رای صادر میکند. دو طرف دعوا میتوانند برای اثبات ادعاهای خود، دلایلی مطرح کنند. اثبات ادعا چگونه صورت میگیرد؟
تعریف ادله اثبات دعوا
طبق ماده 194 قانون دادرسی، اثبات ادله عبارت است از امری که صاحبین دعوا برای اثبات یا دفاع از حق خود بهآن استناد میکنند. طبق این قانون ” هرکس مدعی به حقی باشد باید آن را بهاثبات برساند و چنانچه مدعی علیه در مقام دعوا مدعی امری باشد که نیاز به اثبات دارد، اثبات کردن ادله برعهده اوست”
همچنین براساس ماده 199 قانون آیین دادرسی: در کلیه امور حقوقی، دادگاه علاوهبر رسیدگی بر دلایل طرفین، هرگونه اقدام و تحقیقیکه برای کشف حقیقت نیاز باشد را انجام خواهد داد. هر برگه یا نظری نمیتواند ثابت کننده ادعا باشد بلکه باید براساس قانون مدارکی را نزد قاضی برد. چنانچه دعوای طرح شده در رابطه با طلاق در خارج مرزهای ایران باشد، بهتر است از یک وکیل طلاق ایرانیان خارج از کشور کمک گرفته شود.
ادله اثبات دعوا در امور حقوقی
طبق ماده 1258 قانون دادرسی دلایل اثبات دعوا 5 مورد است:
- اسناد کتبی
- اقرار
- شهادت
- امارت
- قسم
اقرار در اثبات ادله بهچه معناست؟
اقرار شخص، مهمترین ادله اثبات دعوا است. اقرار کردن بهمعنی خبر از حقی برای غیر و بهضرر خود، بیان میشود. اگر فردی وجود حقی در روابط بین دو فرد را تایید و آشکار کند، اقدام او را شهادت یا گواهی میخوانند و بهعنوان اقرار در نظر میگیرند. اقرار، بههر لفظی تعلق میگیرد و تشریفات خاصی ندارد. لفظ، دلالت بر اقرار دارد اما عمل و اشاره صحیح نیز میتواند دلیل بر اقرار باشد. طبق ماده 203 دادرسی، اقرار ممکن است در دادگاه یا حین دادرسی بیان شود. اقرارکننده باید بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد. بنابراین اقرار مجنون و صغیر پذیرفته نیست.
شرایط مقرله چه باید باشد؟
مقرله یا کسی که نسبت به او اقراری صورت گرفته برحسب قانون باید دارای آن چیزی باشد که در ادله اثبات دعوا به نفع او بیان شده است. در صورتیکه مقرله، مجهول باشد اقرار برای او اثری ندارد و چنانچه فیالجمله معلوم باشد، اقرار برای یکی از دو نفر معین، صحیح است.
در اقرار، فرد موضوعی را که بهضرر خود است، بیان میکند پس طرف مقابله نیاز به اثبات ندارد. اقرار ممکن است بهشکل شفاهی یا کتبی باشد. انکار پس از اقرار، پذیرفته نیست. چنانچه فردی پس از اقرار، ادعای خود را غلط یا فاسد بخواند در صورتیکه عذر او پذیرفته شود، مورد قبول قرار میگیرد.
اسناد کتبی برای ادله دعوا
سند کتبی از مهمترین ادعاهای طرفین دعوا است. در ماده 1283 قانون دادرسی، سند اینگونه تعریف میشود: سند عبارت است از هر نوشتهای که در مقام دعوا قابل استناد باشد که براین اساس شامل دو شرط میشود: یک آن که نوشته شده باشد. دو اینکه در مقام دعوا بتوان بهآن استناد کرد. سند به دو دسته رسمی و عادی تقسیم میشود. اسنادیکه در اداره ثبت اسناد و املاک یا نزد مامور رسمی و در حد صلاحیت او بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد. سایر اسناد که در تعریف سند رسمی جای نگیرد را سند عادی میخوانند. اظهارنامه جز ادله دعوا بهشمار نمیرود چراکه یک سند عادی است. سند رسمی دارای مزایای زیر است:
- سند رسمی جنبه اثبات حق را دارد اما سند عادی ادله اثبات دعوا بهشمار نمیرود.
- در سند رسمی امکان تردید و انکار وجود ندارد چراکه بهغیر از طرفین، ماموری رسمی آن را مهر و امضا کرده است. در این سند تنها ادعای جعل وارد میشود.
- برای سند رسمی میتوان درخواست تامین خواسته را داشت.
- در این سند، تاریخ ثبت مورد اهمیت است.
- برای وصول بهحق از طریق سند رسمی از طریق اجرای ثبت و دادگاه میتوان اقدام کرد.
شهادت، برترین دلیل ثابت کردن دعوا
اگر فردی نتواند ادعای خود را از طریق اقرار یا سند اثبات کند، میتواند درخواست از ادله شهادت کمک بگیرد. شاهد، فردی است که درمورد موضوع دعوا، از اصل آن باخبر است و بهطور مستقیم یا غیر مستقیم چیزی را شنیده یا دیده است. طبق ماده 230 قانون دادرسی در دعاوی طلاق و امثال آن و در دعواهای غیر مالی همچون وکالت، بلوغ، وصیت و … گواهی دو مرد و در دعاوی مالی همچون ثمن مبیع، معاملات، دین و … دو مرد یا یک مرد و دو زن بهعنوان شاهد کفایت میکند. چنانچه استشهادیه انحصار وراثت باشد، ممکن است وکیل در این مورد اقدام کند.
اظهارات شاهدان باید دقیقا مطابق با صورتمجلس باشد. تشخیص ارزش آن بر عهده دادگاه است. هریک از طرفین دعوا میتوانند گواهان طرف مقابل را در تردید قرار دهند بهاین معنا که نسبت به شرایط صلاحیت و شاهد بودن آن ایراد نمایند. شهادت افرادیکه نفع شخصی در رد یا صلاحیت رای دارند و افراد متکدی پذیرفته نیست. برای اینکه شهادت نامه شکل رسمی بهخود بگیرد باید آن را در دفترخانه ثبت کرد. شهادتنامه حکم سند ندارد و اعتبار شهادت محسوب میشود.
امارات قضایی در ادله دعوا
چهارمین رکن ادله، امارات قضایی است. اماره، اشاره بهاوضاع و احوالی دارد که که در نظر قاضی یا محکم قضایی دلیل بر امری باشد. طبق ماده 1322 قانون دادرسی: امارت قانونی امارتی است که مامورین قانونی آن را دلیل بر اثبات امری قرار دهند از قبیل موارد ذکر شده در مادههای 1158، 35، 109، 1159 و 1100 و غیر آنها؛ همچنین اموال مشابه در قانون. برای مثال در ماده 35 بیان شده ” تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود” که اشاره به اماره مالکیت دارد.
انواع اماره عبارتند از: 1- اماره قانونی: اماراتیکه به حکم قانون دلیل بر امری باشند. 2- نه در جایگاه حکم قانون، بلکه از نظر قاضی بر اثبات امری دلالت کند. اماره قضایی بهعنوان ادله اثبات دعوا به قضات در فهم موضوع کمک میکند و در صدور حکم تاثیر دارد. نظر کارشناس یا معاینه فنی از جمله امارات قضایی است. دادگاه میتواند براساس نظر خود یا بنابر درخواست یکی از اصحاب دعوا، ارجاع بهامر کارشناسی را صادر کند.
چنانچه ارجاع از سوی طرفین دعوا باشد، باید هزینه کارشناسی را فرد درخواست کننده بپردازد. در صورتیکه دادگاه نتواند رای نهایی را بدون کارشناسی صادر کند، هزینه در مرحله بدوی بر عهده خواهان و در مرحله تجدیدنظر بر عهده کسی است که درخواست تجدیدنظر داشته است. در مورد طلاق، گاهی طرفین نیاز به امارات قضایی دارند که این مورد اگر به یک وکیل طلاق سپرده شود، نتیجه متفاوتتری خواهد داشت.
سوگند، کم کاربردترین ادله دعوا
سوگند عبارت است از: شخصیکه برای برای اثبات ادعای خود در شرایط و تشریفاتی مخصوص به خداوند یا سایر مقدسات سوگند میخورد. بها دادن به سوگندی که فرد آن را یاد کرده طبق آیین دینی دلالت بر این دارد که ترس از خدا امکانپذیر بوده است. از اینرو در محاکم قضایی مهمترین ادله اثبات دعوا بهشمار میرود که قضات بهندرت سراغ آن میروند.
طبق ماده 270 آیین دادرسی: در شرایطیکه صدور حکم منوط به سوگند یاد کردن باشد، دادگاه فردیکه باید موضوع سوگند را یاد کند، تعیین مینماید. سوگند باید مطابق با دادگاه و بر اساس لفظ جلاله ( والله، بالله و تالله) یا دیگر اسامی خداوند باشد. قسم قطعیت دارد و ادعایی که منافی با قسم اظهار شود، پذیرفته نیست. وکیل نمیتواند بهجای توکیل، قسم یاد کند و حضور خود شخص واجب است.
ادله ثابت کردن دعوا در امور کیفری
دعاوی کیفری در نتیجه یک وقوع جرم صورت میگیرد که از طریق دادگاه قابل پیگیری است. دلایل اثبات دعوا در امور کیفری و حقوقی متفاوت هستند. در این مورد، چهار رکن در نظر گرفته میشود که سهتای آن یعنی اقرار، شهادت و سوگند با یکدیگر برابر است اما ادله چهارم که علم قاضی برشمارده میشود با دعاوی حقوقی تفاوت دارد.
طبق تعریف علم قاضی اینگونه بیان میشود: یعنی قاضی براساس شواهد و مستندات نسبت بهدعوای طرح شده بهیقین برسد و بر طبق آن حکم دهد. از جمله مواردیکه در این حکم نقش دارند، اظهارات مطلع، تحقیقات محلی، نظر کارشناس، گزارش ضابطان دادگستری همچون پلیس و نیروهای بسیج بیان میشود.
جمع بندی: ادله اثبات دعوا در امور کیفری و حقوقی
هرکس در دادگاه مدعی حقی باشد باید آن را در محاکم قضایی با ادله اثبات دعوا بهاثبات برساند و دادگاه براین اساس رای صادر خواهد کرد. دعوا در دو حالت حقوقی و کیفری بیان میشود که ادله هرکدام متفاوت است. ادله دعاوی حقوقی، اقرار، سند، شهادت، قسم و اماره قضایی خوانده میشود. شخص میتواند بهآنچه دیده اقرار کند، از افراد واجد شرایط که در محل حضور داشتهاند بهعنوان شاهد کمک بگیرد، بهخداوند یا دیگر مقدسات سوگند یاد کند، اسناد و مدارکی معتبر را در اختیار قاضی بگذارد یا قاضی براساس تحقیق و معاینه فنی نظر خود را اعلام کند. در امور حقوقی ادله، قسم، شهادت، اقرار و علم قاضی هستند.
سوالات متداول:
- ادله اثبات دعوا در امور حقوقی چند مورد هستند؟ 1- اسناد کتبی 2-اقرار 3-شهادت 4-امارات قضایی 5- قسم
- ادله اثبات دعوا در امور کیفری؟ ادله دعوای حقوقی و کیفری در یک مورد با یکدیگر متقاوت هستند. سوگند، شهادت، قسم و اسناد چهار رکن ثابت بهشمار میروند ولی در مسائل کیفری بهجای امارات قضایی، دادگاه نظر نهایی را باتوجه به علم قاضی بیان میکند.
باسلام…ما ۶وارث یک پسرو پنج دختر هستیم با فوت پدرم زمین کشاورزی که اوایل انقلاب دولت به پدرم داده و با اقساط قیمت زمین پرداخت شده و سند مالکیت بهش دادن که عموهایم با تهدیدبه قتل پدرم را مجبور به دادن قرارداد به آنها شده ولی در قراداد نوشته شده تا قید حیات پدرم معتبر بوده حال شکایت کردم دادگاه دو مرحله رای به نفع ما صادر کرده وتجدید نظر به نفع آنها ما وراث مدارکی مثل سند،قرداد،شهود شورای محل،استعلام جهادکشاورزی،فیش اقساط،شهادت امضاکنندگان قراداد،استهشادیه محلی،با این همه مدرک تجدید نظر ما را محکوم کرده طرفینم هیچ نوع مدرکی ندارن تجدید نظر گفته کشت کردن و قراداد پا برجاست مگر ما گواهی فوت پدرم را تقدیم دادگاه نکردیم پس دیگه قراردادی معتبری نمانده قراداد تا زمان حیات پدرم بوده حالا که فوت شده گواهی فوت خودش مدرک معتبری هست….وکیل ما هم یک وکیل بی سواد و نا کارآمدی بوده و وکیل طرف در تجدید نظر واسطه داره و از طریق نفوذی رشوه داده و حق ما رو ضایع کردن….حال باید کجا مراجعه کنیم و چطوری…الان ابلاغیه برامون آمده بیاد برای امضای سند یعنی نصف زمینها باید بهشون بدم در حالی ما یک پسرو دو دختر بزرگ سال و مجردیم دولت این زمینها رو به کسانی داده که اون زمان بچه زیاد داشتن عموهای من اون زمان ازدواج نکرده بودن با پدر بزرگم زندگی میکردن…پس تجدید نظر بدون مدرک چطور میتونه حکم را رد کنه
عالی خیلی خوب ومفید بود
سلام، وقت بخیر
سپاس از همراهی شما